✘ یواشکـــی هـــآمون ✘
✘سلـــــآم ما دوتـــآ ( ستـــ☆ــآره و علــ❤ــی ) میخوایم از یواشکـ✘ــی هـــآمون بگیـــم

 

امروز رفتم زیست خاور که واسه آقایی کادو بخرم ..

آقایی خیلی وقته که واسم حلقه خریده ... ولی خب برام بزرگ بود ...

رفتم تنگش کردم و یه حلقه هم واسه علی خریدم

چند روز دیگه بهش میدم ... امیدوارم خوشش بیاد

 

 

 


برچسب‌ها: <-TagName->
چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:, | 12:47 | setareh |

 

ای تمام زندگی و هستی ام

عشق را با تو تجربه كردم و بدان مروارید زیبای عشقت همیشه در صدف سرخ قلبم جای دارد.

بهترینم ...

 به پای همه خوبیهایت برایت خوب بودن، خوب ماندن و خوب دیدن را آرزو می كنم.

روز مرد را به تو عزیزترینم تبریك می گویم.

دوست دارم عشق من ...

 


برچسب‌ها: <-TagName->
پنج شنبه 2 خرداد 1392برچسب:, | 22:31 | setareh |

 

سلــــآم همگـــیـــ

این چند وقت که گوشی نداشتم خیلی سخت گذشت ...

به بابا هم که میگفتم میگفت ولش کن ...

گوشی میخوای چیکار ؟

از ترفند قهر کردن استفاده کردم چون میدونستم رو این موضوع حساسه ...

ته تغاری ام دیگه

دیروز بعد امتحان علی اومد دنبالم ... وقتی دیدمش یادم رفت که باهاش قهرم

و باید سرسنگین باشم ...

در هر صورت خوش گذشت ...

گرچه یه کاری کرد که منو ترسوند و اشکمو در آورد ...

خودت میدونی چی میگم آقایی ...

موقع برگشتن تو ماشین سرمو گذاشتم رو شونش ... خیلی خسته بودم ...

اونم دستشو انداخت دور گردنم و پیشونیمو بوسید ...

چقدر خوبه که میدونی همیشه یه نفر هست که تا آخرش تکیه گاهته ...

آقایی واست دعا کردم قراردادت به خوبی و خوشی انجام بشه ...

 


برچسب‌ها: <-TagName->
چهار شنبه 1 خرداد 1392برچسب:, | 11:48 | setareh |